مشاور دونالد ترامپ در امور خاورمیانه اعلام کرده است که رییس‌جمهوری جدید آمریکا سه اولویت اصلی در قبال جمهوری اسلامی ایران دارد:

اولویت نخست این است که جمهوری اسلامی ایران به‌هیچ‌وجه نباید به سلاح هسته‌ای دست یابد؛
اولویت دوم مقابله با برنامه موشکی جمهوری اسلامی است که تهدیدی برای اسرائیل و کشورهای منطقه محسوب می‌شود؛

و اولویت سوم، حذف تهدید گروه‌های نیابتی جمهوری اسلامی در منطقه است.
مسعد فارس بولوس، که یک آمریکایی-لبنانی و پدر داماد ترامپ است، در توضیح این سه اولویت اظهار داشت که ایران نباید به یک قدرت هسته‌ای تبدیل شود. او برنامه موشک‌های بالستیک جمهوری اسلامی را تهدیدی علیه کشورهای حوزه خلیج فارس دانسته و تاکید کرده که گروه‌های نیابتی ایران در غزه، لبنان، عراق و یمن مشکلاتی جدی برای منطقه ایجاد کرده‌اند.

وی همچنین افزود که ترامپ در صورت بازگشت به قدرت، بار دیگر سیاست «فشار حداکثری» علیه جمهوری اسلامی را به اجرا خواهد گذاشت.
سیاست فشار حداکثری و نتایج آن در دوره اول ترامپ
سیاست فشار حداکثری در دوره اول ریاست جمهوری ترامپ (۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰) با هدف کاهش صادرات نفت ایران به صفر طراحی شد.

در این راستا، شدیدترین تحریم‌های نفتی علیه جمهوری اسلامی اعمال شد که منجر به کاهش صادرات نفت ایران از ۲.۸ میلیون بشکه در روز به زیر ۲۰۰ هزار بشکه شد.

اما با آغاز ریاست جمهوری جو بایدن در سال ۲۰۲۰، این سیاست کنار گذاشته شد و به‌جای آن، رویکردی موسوم به «مماشات حداکثری» در پیش گرفته شد.
سیاست مماشات دولت بایدن و تبعات آن
رویکرد بایدن به جمهوری اسلامی شامل آزادسازی شش میلیارد دلار از دارایی‌های ایران در کره جنوبی و نادیده گرفتن صادرات نفت قاچاق بود که منجر به افزایش صادرات نفت ایران به حدود ۱.۷ تا ۲ میلیون بشکه در روز شد.

این سیاست، انتقادات تند جمهوری‌خواهان را به‌همراه داشت. منتقدانی چون مارکو روبیو و تد کروز، وزیر امور خارجه بایدن یعنی آنتونی بلینکن، را به حمایت از جمهوری اسلامی و تقویت تهدیدات آن علیه آمریکا و اسرائیل متهم کردند.
بااین‌حال، جمهوری اسلامی در دوره بایدن نه‌تنها به توافق با آمریکا نزدیک نشد، بلکه سیاست‌های تهاجمی‌تری در پیش گرفت.

رهبر جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران، از حملات گروه‌های نیابتی مانند حماس و حزب‌الله برای مقابله با توافق ابراهیم و روند عادی‌سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل حمایت کردند.
حمله حماس به اسرائیل و حمایت جمهوری اسلامی از این اقدام، تبعات اقتصادی سنگینی برای مردم ایران داشته است.

افزایش نرخ دلار از ۴۹ هزار تومان پیش از حمله حماس به ۷۲ هزار تومان در حال حاضر، باعث کاهش ۵۰ درصدی ارزش پول ملی و دارایی‌های مردم شده است. این افزایش قیمت دلار، که ناشی از سیاست‌های تهاجمی و ماجراجویانه جمهوری اسلامی در منطقه است، بار اقتصادی بیشتری را بر دوش مردم ایران تحمیل کرده است و این مردم ایران هستند که صورت‌حساب حمله حماس به اسرائیل را می پردازند.
تشکیل ائتلاف غیررسمی علیه جمهوری اسلامی
در شرایط فعلی، به نظر می‌رسد که آمریکا، اروپا و اسرائیل به‌تدریج در مقابله با برنامه هسته‌ای، موشکی و فعالیت‌ گروه‌های نیابتی جمهوری اسلامی به وحدت نظر رسیده‌اند.

با افزایش تهدیدات ایران، احتمال دارد که محاسبات آمریکا، اروپا و اسرائیل به جایی برسد که از نظر آنها هزینه مقابله مستقیم با جمهوری اسلامی از هزینه مهار جمهوری اسلامی کمتر به نظر برسد.
در نهایت، رویکردهای تهاجمی جمهوری اسلامی و تهدیدات آن علیه کشورهای منطقه و جهان، به افزایش تنش‌ها و کاهش احتمال هرگونه توافق میان ایران و آمریکا، به‌ویژه پس از بازگشت ترامپ به قدرت، منجر شده است.

به نظر می‌رسد که خود جمهوری اسلامی با سیاست‌های خود، موضوع ضرورت سرنگونی‌اش را روی میز قرار داده و جامعه جهانی را به سوی اتحاد بیشتری در برابر تهدیداتش سوق داده است. صحبت های عباس عراقچی و تهدید او به خروج ایران از ان. پی. تی در عمل تهدید به ساخت بمب اتمی و نماد این افزایش تنش و حرکت به سوی تقابل است.

خبرهای بیشتر

پربیننده‌ترین ویدیوها

۲۴ با فرداد فرحزاد
جهان‌نما
برنامه با کامبیز حسینی
جهان‌نما

شنیداری

پادکست‌ها